Crisis

ساخت وبلاگ
ستیزه وجودی مجید نصرآبادیدیرینه‌شناسان دریافتند که انسان‌های غارنشین کمون اولیه برخلاف این که کمونیست‌ها می‌پنداشتند دارای یک نظام اشتراکی بودند و تنها یک اجاق مشترک وجود داشت اما در درون غارهایشان تنها یک اجاق نبود که اعضای یک گروه را متحد کند بلکه گاه دو یا چند اجاق پیدا شده است. اجاق‌هایی که دال بر تفکیک خانواده می‌باشد که به عنوان نمادی از اشتراکی زیستن در تمامی امور زندگی هست. در قرن بیستم یکی از ایده‌های تاریخی که مارکسیست‌ها از آن دفاع می‌کردند، ایده کمون اولیه بوده است که نشانی از پیروی جامعه اشتراکی داشت. سیر تاریخی که مارکسیست‌ها از آن پیروی می‌کردند از مرحله کمون اولیه شروع می‌شد و به برده‌داری، فئودالیسم، سرمایه‌داری وسوسیالیسم یا ممکن بود که به کمون ثانویه ختم می‌گردید. برخی دیرینه‌شناسان برخلاف ایده مارکس معتقدند که انسانها از بدو امر در حالت (فرماسیون یا شکل) کمون اولیه نبودند و تفکیک اجاق‌ها که نمادی از خانواده بوده است، نشان از زیست گروهی مستقل دارد. این که کمون اولیه و کمون ثانویه را همتای بهشت عدن بدانیم، شاید ریشه در خطای شناختی ما دارد. حالا مسئله بر سر این نیست که در ابتدا زندگی انسان‌ها به صورت اشتراکی بود یا گروهی بلکه محل بحث اینجاست که چه ضرورتی در میان بوده است که از مجرای آن تفکیک یا اجتماع شکل گرفته است؟ چه شد که یک اجاق تبدیل به دو اجاق گشته است؟ ضرورت این انفکاک چیست؟ و آیا آن ضرورت، چیزی جز ستیزه است؟ چه ضرورتی در میان است که موجبات تفکیک اجاق‌ها را شکل می‌بخشد؟ منابع غذایی، مالکیت انحصاری، سلسله مراتب سنّی، انسان گرگ انسان، تک‌همسری و... همگی می‌تواند زمینه‌ی انفکاک باشد اما برای این که انفکاک صورت گیرد باید از گذرگاهی عبور کر Crisis ...
ما را در سایت Crisis دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : greeka بازدید : 133 تاريخ : سه شنبه 3 خرداد 1401 ساعت: 13:14